A picture is worth


::::::::::::
A picture is worth thousand word  

En bild är värt ett tusen ord!

Картина стоит тысячи слов!

Image may contain: one or more people, tree and outdoor
Image may contain: one or more people and people sitting

تابلو از کارهای خواهرم ناهیدست


تابلو از کارهای خواهرم ناهیدست ، افتاب از لأی کرکره افتاده رو تابلو و گلی که کنار مبله است و طرحی نو در انداخته است ، من هم شگارش کردم . روز دوازدهم ماه اگوست خیر و برکتش بی شمار بود ! با مهر همیشگی

Image may contain: 1 person, indoor

چشم مستی " که تو داری " شرابی کهنه ست "


" چشم مستی " که تو داری " شرابی کهنه ست "
" ساغر" م پر کن و بنشین و ببین " سوختنم "

تورج پارسی

یازدهم اگوست دوهزار هفده

Image may contain: text

جشن " جوکل " در گیلان


جشن " جوکل " در گیلان

جشن ها برآیند ِ کار و آبادانی هستند و آبادانی، روشنایی است.

یاداشت روزانه

تورج پارسی

یازدهم اگوست دوهزار هفده

نخستین بار واژه ی " جوکول " را از دوستم شهریار بخشی پور نوازنده سنتور شنیدم !

"جوکول در گویش گیلکی به خوشه نارس برنج گفته می‌شود که رسیدن فصل

برداشت را نوید می دهد ! جشن کار و تلاش سالیانه !

جوکول از دو واژه " جو " به معنای برنج و کول / به معنای نارس یا کال شکل گرفته است . و از خوردنی های سنتی گیلانی‌هاست ، آمیختن برنج نارس با شکر !
جشن به معنای نیایش است ، نیایش به هستی ! در همین نیایش مسئولیت فردی نسبت به هستی آشکار می گردد ! جشن یک گونه پذیرای حرکت از " بودن به شدن " است ! نموداری از پیوند آدمی به پیرامون خود است ! جشن 
شادی و شادمانی هستی است که انسان خودرا در آن شریک می کند !

شادی از نخستین گاه آفرینش ، با هستی همزبان ، همزمان و همگام است . اینجا این موضوع روشن می شود که شادی به نشانه ی درون مایه هستی از ویژ گی های آفرینش است . مطرح شدن شادی به عنوان یک اصل عمده دراین نظام فکری بسیار شایان نگرش است .
اگر نیستی را در برابر هستی بنهیم معنای شادی را در این اندیشه باز و گویاتر می سازد ، چرا که شادی ، نیک کرداری و پایه ی اعتماد آدمی است در زندگی . اگر چه مرگ را نقطه ی پایانی زندگی آدمی می دانند ولی در همین ختم آغازی و وصلی هست یا به بیانی دیگر سیکل دیگری بر مبنای نظم گیهانی اشا می آغازد .
ایران سرزمین جشن ها بود بیش از هفتاد دو جشن سالیانه داشتیم که بیشتر آنها در رابطه با محیط زیست است و هم چنین جشن " آغازها " ست همچون نوروز و....

Image may contain: 2 people, people smiling, people standing, sky and outdoor
Image may contain: shoes
Image may contain: one or more people and outdoor
Image may contain: one or more people, shoes and outdoor

" نقد " هم مانند " آزادی " هزاران جنایت به نامش انجام می شود !


" نقد " هم مانند " آزادی " هزاران جنایت به نامش انجام می شود !
critique
critical realism
تورج پارسی
دوم اگوست دوهزار سیزده
نقد سبب حرکت و آفرینش فکری است ، نقد به سخنی روشن و جاری تر حرکت به سوی " خود شناسی " است . مردمی که در برابر آینه ی ایستادند و با دلیری خودرا نقد کردند به معرفت تاریخی رسیدند ! مردمانی که خود و پیرامون را نقد نکنند به گفته ی فردوسی " کژی و کاستی " *را به جای راستی خواهند نشانید و سرانجام هم قدرت به دست " سواری " خواهد افتاد که : لاف آرد و گفتگو!*
در هیچ کجا ی این دنیا که امروزشتاب دانش بشری از کوچک هم کوچک ترش ساخته تهمت و دشنام ، شیفتگی و غرض ورزی " نقد " بشمار نمی آید مگر درنزد ما ایرانیان که به طنز دوست اصفهانی ارجمندم " اشرف مخلوقاتیم وبس " 
اگر نقد را عامل پویایی جامعه بپذیریم " منتقد " می باید " اسباب بزرگی " *را آماده ساخته تا نه در مرداب شیفتگی بیفتد و نه به دام غرض ورزی گرفتار آید " یعنی سخنی نراند یا ننویسد که که به تعصبی و تزیدی کشد 
" با مهر همیشگی
برداشت ها : 
زپیمان بگردند وز راستی / گرامی شود کژی و کاستی/شاهنامه*
پیاده شود مردم جنگجوی / سوار آنکه لاف آرد و گفتگو/ شاهنامه*
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف مگر " اسباب بزرگی " همه آماده کنی / حافظ* ودرتاریخی که می کنم سخنی نرانم که به تعصبی و تزیدی کشد/ تاریخ بیهقی
Image may contain: sky