به پاس مهربانی های دکتر تورج پارسی / رضا ستار دشتی


به پاس مهربانی های دکتر تورج پارسی.
رضا ستار دشتی
باب ی ازابوابِ رحمت، می گشود!

«درعُنفوان جوانی»بود و«عهدِ شاه وِزوِزَک» که با تنی چند ازدوستان درسایه سارِسروهای رعنای باغی ودرهمسایگیِ«رندِعالمسوز»، به خوشخواری نشسته بودیم .
نرم نرمک، ساغری برساغری می زدیم و «چنان که افتد و دانی» ؛ گلیمِ نقش برآبِ سیاست می بافتیم.
درمیان ما یکی ظریفی بود ، ازخاندانی جلیلُ القدر و شیرازی. ناگهان،مجلس و مجلسیان، رها کرد و برخاست و به «قصد قُربت»دست و دهان را به آب کُر، طاهر کرد ، وضو ساخت و اقامه ی هشتگانه ئی ایستاد؛ به درگاه یگانه اش.
نماز نیمروزی را که سلام داد، رو به ساقی گفت:« کاکو سرِجدّت، آب قاطی ش نکن، یخ هم توش ننداز، تا دومی ش هم بزنُم به کمرُم و بیام خدمت ش»
********************************
1.«درعنفوان جوانی و چنان که افتد ودانی»را در«باب عشق و جوانی » گلستان سعدی بخوان.
2.«عهدِ شاه وزوزک»هیچ ربط ی به «شاه»مغضوب یا محبوب کس ی ندارد،
فقط تلویحن به روزگاری بسیار دور از امروز ؛تعلّق دارد.
3.«رندِعالمسوز»را ازخودِ سرورِ رندان جهان، «حافظ»گرفته ام :«رندِعالمسوز را با مصلحت بینی چه کار؟»(باقی شِ لطفن خودِت، ازغزلِ ش؛ بیار!)
4.اما«حبل المتینِ» آن ظریفِ ما، درتوجیه رفتار دوگانه اش، یکی استناد به قول عالمان بود که«الاعمالُ بالنیات» و دیگری،باورعامیان که: «متر و دفتر، شاقول وترازویِ "اوسّاکریم"؛ مو لای درزش نمی ره. »
(اگر دبیر ادبیات بودم می پرسیدم : «فاعل» فعل «می گشود»کی ست؟)

هکتور اردشیر تورج پارسی

هکتور اردشیر
تورج پارسی
پانزدهم اگوست دوهزار سیزده
دیروز تمام روز را با نوه ام ده ساله ام هکتور اردشیر گذارنیدم ، او روز نوزدهم اگوست که سال تحصیلی در سوئد آغاز می شود در کلاس پنجم ابتدایی درسش را آغاز خواهد کرد . هکتور اردشیر در درس  ریاضی بسیار کوشاست ، بطوریکه ریاضیات کلاس هشتم را می خواند ! به زبان انگلیسی و سوئدی کتاب می خواند و گپ می زند و از نظر کتابخوانی بسیارقابل توجه است و از پدرش روزبه هم در این سن پیشی گرفته است. 
دیروز در پی خریدن یک موبایل بودم مشاور اقتصادی و فنی ام هکتور اردشیر بود به یک مغازه رفتیم راجٰع به همه ی موبایل ها آگاهی درست داشت ، تا به یک موبایل نظرم جلب می شد که می گفت بابا جان یکی که این خیلی گرانه ، دوم که فقط شما فقط تلفن می کنی آن هم نه زیاد و بیشتر عکس می گیری حتا پیغام هم نمی فرستی جایی پس یک دوربین بگیر که هم ارزان باشه و دوربین خوبی داشته باشه !!! فروشنده که کرد ایرانی شهر سنندج از آب در آمد  سرتاپا گوش شده بود و با تحسین به وی می نگریست حالا بنا شده در اینترنت دنبال چنین موبایلی برای پدر بزرگش باشد !
با هم سینما رفتیم نخست راجع به فیلم و هنرپیشه ها مرا آگاه ساخت و گفت احتیاج داری کمی بیشتر بخندی ،به یک فیلم کمدی  رفتیم که خندیدیم و کوتاهی هم نکردیم ، عکسی که می بیند هکتور  اردشیر با دوربین خودش از من گرفته !


این هم منظری دیگر از کاتدرال یا دم شیرکا اپسالا

این هم منظری دیگر از کاتدرال یا دم شیرکا اپسالا

Uppsala Cathedral.Swedish: Uppsala domkyrka

عکاس دکتر روزبه پارسی

جوانان ایران چراغی دیگر بر فراز آسیا روشن کردند !


جوانان ایران چراغی دیگر بر فراز آسیا روشن کردند ! تیم بسکتبال ایران برنده جام آسیا شد و رهسپار می گردد به جام جهانی اسپانیا ! به ملت ایران و فرزندان شایسته اش شادباش می گویم ، دست مریزاد بازم چشم به راهیم . با مهر همیشگی